گفت : برام مهم نیستی که ببخشمت یا نبخشمت . و خندید .
گفتم : من برات مهم نیستم . ثانیه ها و دقیقه هایی که صرف کردی چی ؟ اونا هم مهم نیستن ؟!
باز هم خندید .
گفتم : می شه عصبانی باشی ؟
گفت : نه . نمی تونم دو بار عصبانی بشم .
باز هم خندید .
احساس کردم من هم دارم می خندم . تلخ .